۱۲.۰۸.۱۳۹۴

از لابه لای تاریخ 12



قبل از اینکه میرزا هدایت الله با نجم السلطنه ازدواج نماید ، یکی از دختران مستوفی الملک را به همسری اختیار کرده بود و دختر دیگر این جناب همسر میرزا عیسی وزیر دفتر بود بهمین علت این دوشخص یعنی میرزا عیسی وزیر دفتر و میرزا هدایت دو دوست صمیمی در تمام دوران زندگیشان بودند .
سال ۱۲۷۱ شمسی سالی بود که در ایران وبا بیداد میکرد و این دو دختر بعلت همین عارضه بمدت کمی از همدیگر بدرود حیات گفتند .
میرزا هدایت وزیر دفتر و میرزا عیسی وزیر و سید عبدالله انتظام السطنه ( یرادر میرزا عیسی وزیر ) از جمله مریدان سید جمال الدین اسدآبادی بودند .
سید جمال اسدآبادی دوبار بنا بدعوت ناصرالدین سلطان قاجار به ایران سفر نمود . اولین بار در آذر ماه سال ۱۲۶۵ بود بمدت ۵ ماه و دفعه دوم آن بار دیگر در آذر ماه سال ۱۲۶۸ بوده که بمدت سیزده ماه بطول انجامید .
سید جمال الدین اسدآبادی در هر دو بار سعی بر آن داشت که سازمان اتحاد اسلامی که بتازگی دکترین آن از طرف دولت انگلیس بتصویب رسیده بود با شعار طرفداری از آزادی ، اسلام جهانی را تاسیس نماید ، تا بدین وسیله امور مجامع سری تشکیلاتی انگلواسلامیست ها را هدایت نماید .
میرزا هدایت الله وزیر دفتر جزو همکاران ونزدیکان و محرمان سید جمال الدین اسدآبادی بوده و چنانکه محمد محیط طباطبائی در نوشته هایش جنین مینویسد :
در یکی از روزهای سفر دوم سید جمال اسد آبادی انتظام السلطنه وزیر پلیس ناصر الدین سلطان قاجار تعداد زیادی از رجال مملکتی را در قصر زیبا خود دعوت نموده بود . در میان این آقایان میرزا عیسی وزیر و میرزا هدایت وزیر دفتر و حاج سیاح که خود مهره ای در بین افراد انگلوفیلها بود و همه جا بمنظور کمک به سید اسدآبادی در رکاب ایشان بودند جناب سید اسدآبادی موقع را برای طرح عقاید و تصورات خودش مبنی بر تاسیس سازمان انگلواسلامیست با شعار آزادی و ضد استبداد پرده از کارهای خود برمیدارد و با این گفتارها بطور رسمی تاسیس و ایجاد این سازمان اسلامی که دربست در اختیار انگلیس بود اعلام نمود سخنان سید اسدآبادی سبب بر هم ریختگی جلسه گردید که با بذله گوئی میرزا هدایت الله خاتمه یافت
فردای آنروز که دوشنبهَ بود گزارش امر بحضور ناصرالدین سلطان رسید و ایشان با تمام تمایلی که به انگلوفیلها و در ضمن به خود سید اسدآبادی داشتند و شخصا او را به ایران دعوت نموده بود
(
البته خوب میدانیم که در اینجا هم دست سفیر انگلیس در کار بوده است) ولی بعلت گفتارهای او که هم خطری بود برای دستگاه سلطنتش وخوشگذرانیهایش عذر اورا خواست و میدانیم بعد از مدت کوتاهی ناصرالدین سلطان در شهر ری بضرب گلوله یکی از همکاران سید اسدآبادی( میرزا رضای کرمانی ) از پای درآمد

حاج سید سیاح و ارتباط او با میرزا هدایت الله وزیر دفتر

چنانکه در فصل قبل این گفتار آورده شد و در عین حال در کتاب اسمعیل رائین بنام فراموشخانه در صفحات ۳۹۱،۴۲۷،۴۲۹ می نویسد : حاج سید سیاح یکی ازمحارم بسیار نزدیک سید جمال الدین اسدآبادی بوده و در ضمن درهر دو سفر ایشان به ایران و حتی در سفر به روسیه افتخار پا رکابی ایشان را داشته اند ، و در ضمن جزو دوستان بینهایت نزدیک میرزا عیسی وزیر و میرزا هدایت الله وزیر دفتر بوده که حاج سیاح در کتاب خاطرات خودحمید سیاح صفحه ۲۹۹ مینویسد که : در زمانی که من دوستیم را با ظلل السلطان برادر خونخوار ناصرالدین شاه و والی اصفهان ( که در زمان حکومتش در این شهر جنایات بیشماری مرتکب شد و بسیاری از ساختمانهای کهن این سرزمین را از بین برد) پایان دادم مورد بی مهری امین السلطان وزیر قرار گرفتم ، ولی تنها کسانی که هرگز در این مورد عکس العملی نشان ندادند و دوستیشان را با من قطع نکردند فقط همین دونفر بودند .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر