۱۲.۰۸.۱۳۹۴

از لابه لای تاریخ 10




موقعیت دربار سلا طین قاجارو دستگاههای دولتی در آن زمان :
در آن زمانه یکی از مهمترین مشاغل کشوری که شاید هم بعد از مقام سلطان قرار میگرفت شغل مالیه بود و بالاترین مقام آن را مستوفی الممالک مینامیدند . و این شغل را بطور رسمی میرزا حسن مستوفی الممالک در اختیار داشت ولی نامبرده کمتر وقت شریفشان را برای امور کشوری خرج میکردند زیرا ایشان سرگرمیهای دیگری داشتند و در نتیجه بطور کامل همه کارها بوسیله وزیر دفتر ایشان حل وفصل میگردید و نامبرد کسی نبود بجز پدر بزرگوار محمد خان یعنی حضرت عجل میرزا هدایت الله ( وزیر دفتر ) .
موقیت دولتهای خارجی در دربار قاجار :
متاسفانه در سلطنت سلسله قاجارها دربار ایران و حتی تمامی کشور در زیر تاخت وتاز وصحنه سیاست و رقابتهای دولتهای روس وانگلیس بود . آنها هم هر یک سعی بر آن داشتند که بیشتر در کار دستیابی و چپاول ثروتهای ملی این سرزمین و به تحقق رسانیدن امور اقتصادی کشور مربوطه از دیگری پیشی جویند و شوربختانه در این میان سلاطین قاجار و کلیه خانواده و نزدیکانشان در این امر بآنها کمک میکردند و آنرا از افتخارات خود میدانستندو یعنی حتی شاید خود را در ردیف خدمه آنها دانسته و از آنها حقوق دریافت میکردند وباز هم شوربختانه در این امر این آقایان و خانمها حتی چشم و هم چشمی هم میکردند .
باید بگویم که درآن روزگاران این آقایان و خانمها، کشور من وشما یعنی ایران ودوایر دولتی آنرابین خود بدو قسمت تقسیم کرده بودند. یااز طرفداران دولت فخیمه انگلیس ( انگلو فیل ) بودند ویا راه و روند کشور روسیه را در پیش داشتند که بآنها( روسوفیل) لغب داده میشد و این امر را بیشتر سلاطین قاجار بودند که دامن میزدند بدین ترتیب که برای خوشگذرانیهایشان در داخل کشور و یا برای سفرهایشان بکشورهای اروپائی ( فرنگستان) مبالغ هنکفتی از همین دولتها قرض میگرفتند و با امضاء یک قرار داد قسمتی ازکشور ویا یک منبع درآمدهای این کشور را دربست در اختیار آنها قرار میدادند و اگر هم کسی مخالفتی با آن میکرد فورا اورا بدست جلادانشان می سپردند
از همه بدتر این بود که دولت انگلیس باآن سیاست مزورانه و روباه صفتانه خود از زمان سلسله صفویه همیشه راز موفقیت خود را در آن میدانست و ترجیح میداد وسعی بر آن داشت که ایران کشور ضعیف شده باشد و بهمین خاطر همیشه خاطر ملوکانه را از حرکات برون مرزی و درون مرزی ایران و با اغتشاش در داخل ایالات ایران مکدر مینمود و این خود سبب یک جنک در زمان شاه اسماعیل صفوی شد که با وجود پیشرفت ایران در این جنگ با میانجیگری دولت فخیمه انگلیس تمام سرحدات ایران در دریای سیاه بنفع دولت عثمانی از ایران جداشد و بهمین ترتیب در دو جنگ بیهوده دیگر، که باز هم با سعایت دولت انگلیس مابین کشور ما و دولت روسیه در گرفت در دومعاهده گلستان و ترکمن چای نیز نواحی زیادی از ایران بمدت ۱۲۰ سال از ایران جدا شد که می بینیم دولت پلید و فاسد جمهوری اسلامی با سر کردگی رجاله بزرگ تاریخ معاصر ایران باصطلاح میانه رو خاتمی با یک امضاء نه تنها همه آن از ایران برای همیشه جدا شد بلکه حق مسلم ایران در سواحل دریای مازندران نیز که با کاربردهای رضاشاه بزرگ و شاهنشاه آریامهر به نسبت پنچاه پنچاه را به ده در صد پائین آورد . در نتیجه امضاء قرارداد ترکمن چای دولت روسیه برای خوشنودی دربار قاجار در ماده هفتم آن تضمین میکند که از ولایت عهدی عباس میرزا در صورت لزوم حمایت نماید .
در زمان محمد سلطان قاجار است که دربار ایران بطور کلی در دست دولت روسیه قرار داشت زیرا که این عالیجناب دست پرورده افراد روسی بوده وحتی دایه او یک خانم روس بوده است وبهمین خاطر میباشد که ایشان علاقه زیادی بکشور روسیه داشته و دربار و تمام مراکز قدرت در ارتش و یا قشون ایران در اختیار دولت روسیه قرار داشت و می بینینم که بالاخره بدولت روسیه پناهنده شد
از زمان محمد علی سلطان قاجار بتدریج با عملکردهای دولت انگلیس دست دولت انگلیس در ایران و دوایر دولتی ایران بیشتر وبیشتر باز گردید .دولت انگلیس همواره سعی برآن داشت ، برای چپاول ثروتهای ملی ما بهر صورتی شده، بادادن وام و یا پیشکشها امتیاز بیشتری از سلاطین قاجار بدست آورد و این امر تا پایان دوران سیاه این سلسله همچنان ادامه داشت تا اینکه با دست توانای پدر ایران رضاشاه بزرگ و بعد از آن فرزند برومندش شاهنشاه آریامهر به این تاخت و تازهای ما بین دولت انگلیس و روسیه در ایران پایان داده شد .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر