۱۲.۰۸.۱۳۹۴

از لابه لای تاریخ 13



محمد خان ( مصدق ) واله و شیفته سید جمال اسدآبادی

در زمانی که برای اولین بار سیدجمال الدین اسدآبادی به تهران آمد محمد خان هفت ساله بوده ولی بعلت اینکه پدر میرزا هدایت الله همه جا اورا با خود میبرده و در تمام جلسات سید شرکت داشته و کم وبیش هم مورد مرحمت و تفقد سید قرار داشته و از گفتارو پندهای ایشان استفاده میبرده است ، در زمانی که برای بار دوم سید به ایران مسافرت میکند محمد خان ده ساله بوده و بطور فعال در تمام جلسات سید خود بخود حاضر میشده و بتدریج تحت تاثیر گفتار وکلمات نافذ سید قرار گرفته و پایه و اساس همبستگی های آینده بدین ترتیب ریخته شدو جزو مریدان پروپا قرص ایشان شدند زیرا که یک طفل ۱۰ ساله وقتی میبیند همه جا از نبوغ و فهم و درایتش میشنود خود بخود آن بچه به گوینده انس گرفته و از مریدان او میشود و این امر درباره محمد خان فرزند میرزا هدایت الله کاملا صدق داشت و می بینیم که الحق هم ایشان تا پایان عمر به عقاید سید درباره اتحاد اسلامی و ارتباط او با گروه زیرزمینی فدائیان اسلام پا برجا بوده چنانکه در موقع ترور هژیر نخست وزیر زمان شاهنشاه آریامهر نیزآنرا باثبات رسانید .

( به موجب امضاء این امتیاز نامه
نخست ایجاد همه خطوط راه آهن در سراسر ایران از دریای مازندران تا خلیج فارس
دو . ایجاد تراموای شهری در تمام مملکت ایران
سه. استفاده بلامانع از تمام معادن زیرزمینی و روی زمینی باستثناء معادن طلا و نقره ( ؟ )( شاید قاجارها این قسمت را جزو عواید شخصی خود میدانستند نه ثروت متعلق باین ملت )
 چهار  احداث مجاری آب برای کشت و زرع تا هراندازه که توسعه آنرا لازم بداند ( و این پیش درآمد آن بود که در آینده برای بدست گرفتن کشت تنباکو و کندم و غیره تا همیشه ملت ایران در مضیقه بوده تا از آنها فرمانبرداری نمایند زیرا که انگلیسیها دارای ضرب المثلی می باشند که میگویند برای اینکه ایرانی و عرب را در چنگال و مطیع خود داشته باشید باید ایرانی را گرسنه و عرب را سیر نگاهدارید پنج تامین و احداث بانک در سراسر ایران
شش ...حق انحصار همه کارهای عام المنفعه در شهرهای ایران
هفت.. ا متیاز حق لوله کشی گاز و حتی ساختمان سازی و احداث خیابانهای پایتخت ( تهران )
 هشت) ا متیاز راه ها، سدها، و ایجاد خطوط تلگرافی
نُه) ا متیاز تاسیس کارخانه های صنعتی و حتی عواید تمام گمرکات ایران بمدت ۲۵ سال جای بسی تعجب است که در مقابل این همه امتیازات داده شده باین استاد فراماسونر ، بارون رویترمتعهد میشود که مبلغی حدود شش میلیون لیره استرلینگ( انگلیسی ) آنهم بصورت وام با سود ۵% باصطلاح به ایران بپردازد که این نیز بر همگان کاملا واضح بود که این مبلغ فقط برای خوشگذرانی سلاطین و دربار قاجار بمصرف میرسید البته این وام در صورتی قابل پرداخت بود که دولت ایران ضمانت پرداخت و استهلاک سودی آنرا میکرد سپردن چنین امتیازاتی به رویتر چنانکه در کتاب عصر بی خبری یا ۵۰ سال استبداد در ایران آمده : وقتی که خبر امضاء چنین قرارداد و امتیازاتی در روزنامه های آنزمان در اروپا بچاپ رسید بگفته و نوشته لرد کرزن همگی مردم اروپا را در یک بهت زدگی و تعجب فروبرد چون کسی هرگز فکر نمیکرد که یک چنین امتیازاتی بیک شخصی از طرف یک کشور داده شود چه برسد او نیز یک فرد بیگانه باشد.

از لابه لای تاریخ 12



قبل از اینکه میرزا هدایت الله با نجم السلطنه ازدواج نماید ، یکی از دختران مستوفی الملک را به همسری اختیار کرده بود و دختر دیگر این جناب همسر میرزا عیسی وزیر دفتر بود بهمین علت این دوشخص یعنی میرزا عیسی وزیر دفتر و میرزا هدایت دو دوست صمیمی در تمام دوران زندگیشان بودند .
سال ۱۲۷۱ شمسی سالی بود که در ایران وبا بیداد میکرد و این دو دختر بعلت همین عارضه بمدت کمی از همدیگر بدرود حیات گفتند .
میرزا هدایت وزیر دفتر و میرزا عیسی وزیر و سید عبدالله انتظام السطنه ( یرادر میرزا عیسی وزیر ) از جمله مریدان سید جمال الدین اسدآبادی بودند .
سید جمال اسدآبادی دوبار بنا بدعوت ناصرالدین سلطان قاجار به ایران سفر نمود . اولین بار در آذر ماه سال ۱۲۶۵ بود بمدت ۵ ماه و دفعه دوم آن بار دیگر در آذر ماه سال ۱۲۶۸ بوده که بمدت سیزده ماه بطول انجامید .
سید جمال الدین اسدآبادی در هر دو بار سعی بر آن داشت که سازمان اتحاد اسلامی که بتازگی دکترین آن از طرف دولت انگلیس بتصویب رسیده بود با شعار طرفداری از آزادی ، اسلام جهانی را تاسیس نماید ، تا بدین وسیله امور مجامع سری تشکیلاتی انگلواسلامیست ها را هدایت نماید .
میرزا هدایت الله وزیر دفتر جزو همکاران ونزدیکان و محرمان سید جمال الدین اسدآبادی بوده و چنانکه محمد محیط طباطبائی در نوشته هایش جنین مینویسد :
در یکی از روزهای سفر دوم سید جمال اسد آبادی انتظام السلطنه وزیر پلیس ناصر الدین سلطان قاجار تعداد زیادی از رجال مملکتی را در قصر زیبا خود دعوت نموده بود . در میان این آقایان میرزا عیسی وزیر و میرزا هدایت وزیر دفتر و حاج سیاح که خود مهره ای در بین افراد انگلوفیلها بود و همه جا بمنظور کمک به سید اسدآبادی در رکاب ایشان بودند جناب سید اسدآبادی موقع را برای طرح عقاید و تصورات خودش مبنی بر تاسیس سازمان انگلواسلامیست با شعار آزادی و ضد استبداد پرده از کارهای خود برمیدارد و با این گفتارها بطور رسمی تاسیس و ایجاد این سازمان اسلامی که دربست در اختیار انگلیس بود اعلام نمود سخنان سید اسدآبادی سبب بر هم ریختگی جلسه گردید که با بذله گوئی میرزا هدایت الله خاتمه یافت
فردای آنروز که دوشنبهَ بود گزارش امر بحضور ناصرالدین سلطان رسید و ایشان با تمام تمایلی که به انگلوفیلها و در ضمن به خود سید اسدآبادی داشتند و شخصا او را به ایران دعوت نموده بود
(
البته خوب میدانیم که در اینجا هم دست سفیر انگلیس در کار بوده است) ولی بعلت گفتارهای او که هم خطری بود برای دستگاه سلطنتش وخوشگذرانیهایش عذر اورا خواست و میدانیم بعد از مدت کوتاهی ناصرالدین سلطان در شهر ری بضرب گلوله یکی از همکاران سید اسدآبادی( میرزا رضای کرمانی ) از پای درآمد

حاج سید سیاح و ارتباط او با میرزا هدایت الله وزیر دفتر

چنانکه در فصل قبل این گفتار آورده شد و در عین حال در کتاب اسمعیل رائین بنام فراموشخانه در صفحات ۳۹۱،۴۲۷،۴۲۹ می نویسد : حاج سید سیاح یکی ازمحارم بسیار نزدیک سید جمال الدین اسدآبادی بوده و در ضمن درهر دو سفر ایشان به ایران و حتی در سفر به روسیه افتخار پا رکابی ایشان را داشته اند ، و در ضمن جزو دوستان بینهایت نزدیک میرزا عیسی وزیر و میرزا هدایت الله وزیر دفتر بوده که حاج سیاح در کتاب خاطرات خودحمید سیاح صفحه ۲۹۹ مینویسد که : در زمانی که من دوستیم را با ظلل السلطان برادر خونخوار ناصرالدین شاه و والی اصفهان ( که در زمان حکومتش در این شهر جنایات بیشماری مرتکب شد و بسیاری از ساختمانهای کهن این سرزمین را از بین برد) پایان دادم مورد بی مهری امین السلطان وزیر قرار گرفتم ، ولی تنها کسانی که هرگز در این مورد عکس العملی نشان ندادند و دوستیشان را با من قطع نکردند فقط همین دونفر بودند .


از لا به لای تاریخ 11

مستوفیالممالک
موقیت و پیشرفت سیاسی انگلیس راباید بطور کلی مدیون دو گروه و یا دو دسته افرادی ، که از ایادی قسم خورده و جیره خواران آن کشور بودند دانست، این افراد هیچگاه اعتقادی به ناسیونالیستی نداشته بلکه همه چیز را جهان وطنی میدانستند و از همه بر تر خدمت بدولت انگلیس وتاج پادشاهی انگلیس میدانستند که عبارت بودند از :
۱) گروه پیش قدمان فراماسونرها
۲) مبلغان جهان اسلامی ( شعبه شیعه گری ) این گروه هیچگونه اعتقادی بوطن ویا ناسیونالیستی نداشته بلکه جهان را از دید اسلام و آن هم جهان شیعه گری دیده و این موضوع را در زمانی که خمینی به ایران پا گزارد بر همه روشن شد .این دو گروه در تمام شئونات و کارهای مملکتی دست داشته و پیوسته در جهت منافع دولت فخیمه انگلیس قدم بر میداشتند .بطور کلی هر یک از حقوق بگیران این کشور برای پیشرفت بیشتر و بدست آوردن مکان و مرتبه بهتری هرروزه خود را بیشتر در اختیار دولتهای روس و انگلیس قرار داده و بتدریج بود که دولت انگلیس برای بر خورداری بیشتر از موقعیتهای بارز و فضای بی اختیار دربار ایران دست بتاسیس و پایه گزاری این دو گروه زد تا باین وسیله این دو گروه تمام ارکان این کشور را در اختیار گیرد .
تاسیس اولین سازمان فراماسونری در تهران با نام فراموشخانه
درتابستان سال۱۲۳۷ شمسی مطابق با۱۸۵۸ ترسائی در زمانی که وابستگان دولت انگلیس هنوز از گروه انگلوفیلها دو گروه مخفی فراماسونری و اسلامی را از هم جدا نکرده بودند میرزا ملکم خان در تهران مبادرت به تاسیس اولین سازمان غیر رسمی فراماسونری به نام فراموشخانه نمود و همچنان از مدارکی که در دست میباشد افرادمتنفذی که جزو گروه انگلوفیلها میبودند از قبیل حاج شیخ نجم آبادی و سید زین العابدین امام جمعه ( خودرهبری جناح انگلواسلامیست داشت) د راین فراموشخانه رفت و آمد میکردند .
از جمله افرادی که در این فراموشخانه ثبت نام نموده و از افراد فعال و پرشور میبود میرزا هدایت الله ( پدر محمد خان بود که حتی شغل وزیر دفتر شدن امور مالی را از میرزا ملکم خان داشته زیرا او قبل از این شغل یک مستوفی ساده بوده و این را باید متذکر شد که این موضوع قبل از بدنیا آمدن محمدخان بوده و ایشان در این سازمان نوبنیاد انجام وظیفه میکردند .
نقش وزیر دفتر در گروه انگلوفیلها
چنانکه از نوشته ها و اخبار زمان ناصرالدین سلطان قاجار بر می آید ، وزیر اعظم ایشان میرزا حسن خان سپهسالار از افراد جان نثار و انگلیس پرست آن زمان بشمار میرفته و ایشان بودند که ترتیبی داده بود که کارها و کرده ها در دربار و یا در تمام ایران مستقیما از زیر نظر دولت وسفیر انگلیس در ایران میگذشت یعنی بطور کلی باید اقرار کرد که انگلیسیها در آن زمان همچون حال حاضر برخوردار از نفوذ سیاسی اول در ایران بوده اند
محمود محمود درباره این دوره چنین در نوشته هایش خاطر نشان میکند که دوره صدارت میرزا حسین خان سپهسالار یکی از سیاه ترین دوران تاریخ ایران بشمار می آید و درهمین این زمان است که نفوذ سیاسی دولت انگلیس بحد نهایت خود رسیده است . انگلیس دوستی ایران ( منظور ایادی مهم کشوری و دربار می باشد ) در این دوره نقل هر مجلس و محافل تمام سیاسیون جهان می بوده .
سر هنری رالنسون که خود یکی از رجال درجه اول انگلستان میبوده و خود ناظر همه این جریانات بوده ، در ستایش این ایام مینویسد انگلیسی دوستی دربار ایران به اعلی درجه خود رسیده و حتی عده ای نیز غلو مینمایند .
اسماعیل رائین با نقل قولی از کتاب نوشته شده بوسیله سر هانری راولنسون انگلیسی بنام انگلستان و روسیه در مشرق زمین چنین مینویسد : دولت ایران بموجب امتیازی که بنا بر توصیه وتاکید من ( سر هانری راولنسون) ، تمام منابع تولیدی و ثروت کشور پهناوری چون ایران را برای مدت هفتاد سال به بارون رویتر واگزار میکند.(فراموشخانه و فراماسونری ، جلد اول ) . اسماعیل رائین در دنباله نوشتار خود چنین ادامه میدهد که با دادن امتیازنامه به رویتر باید گفت که تاریخ نوینی در بخش خیانتهای دوران قاجاریه باز میشود و این دوران جزو سیاه ترین ادوار تاریخ ایران می باشد که بوسیله این دلاک زاده قزوینی وفراماسونر( منظورمیرزا حسین خان سپهسالارمی باشد ) که همیشه دست بسینه و مطیع استاد اعظم خود انگلیس بوده ، این سرزمین آبا و اجدای خود راکه باید گفت هرگز هیچ احساسی بدان نداشته در بست و بسادگی برای مدت هفتاد سال جزو متصرفات و مستعمرات و مستقلات دولت دستور دهنده خود ( دولت انگلیس ) قرار داد .